کد مطلب:234760 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:1018

افضل واجبات
پیشوای هشتم فرموده است: «اعلم ان افضل الفرائض بعد معرفة الله - عزوجل - الصلاة الخمس؛ بدان كه افضل واجبات بعد از معرفت خدای - عزوجل - نماز پنجگانه است». [1] .

انسان به دستور عقل و شرع باید قبل از هر چیز، نسبت به خدا شناخت و معرفت داشته باشد و بدون شناخت حضرت باری تعالی، ره به جایی نخواهد برد. بعد از معرفت و شناخت خدا، انسان در می یابد كه او سزاوار و بایسته ی عبادت و پرستش است. پس اولین گام را در جهت پرستش و عبادت او برمی دارد. آن گاه به سایر وظایف خود می پردازد و واجباتی كه بر عهده ی او است، انجام می دهد.

نماز، فریضه ای مافوق سایر فرایض و شرط قبولی تمام واجبات است.

اول چیزی كه در قیامت از بنده ای حسابرسی می كنند، نماز بنده است. اگر نماز قبول درگاه خدا افتد، بقیه ی اعمال حسنه نیز قبول می گردد؛ ولی اگر نماز قبول نشود (و یا اگر شخصی نماز نخوانده باشد)، هیچ عملی از او قبول نخواهد شد.



[ صفحه 22]



حضرت رضا علیه السلام روایت فرموده است كه: «اذا كان یوم القیامة یدعی بالعبد فاول شی ء سئل عنه الصلاة فاذا جاء بها تامة و الا زح فی النار؛ به وقت قیامت بنده را به دادگاه الهی طلب می كنند و اول چیزی كه از او می پرسند، درباره ی نماز است؛ پس اگر نماز را تمام و جامع و كامل ارائه داد، اهل نجات است و گرنه با خشم به دوزخ انداخته می شود». [2] .

هم چنین خود آن حضرت فرموده اند: ((ان الله - عزوجل - انما فرض علی الناس فی الیوم و اللیلة سبع عشر ركعة من اتی بها، لم یسئله الله عما سواها؛ [3] .

همانا خداوند در شبانه روز هفده ركعت نماز بر مردم واجب كرده است، كسی كه آن را به جای آورد، خداوند غیر از نماز از او سؤال نمی كند».

اما باید دانست كه نمازی كه بدون معرفت و شناخت، اقامه شود، بی روح و تهی از معنا خواهد بود. خود شناخت و معرفت نسبت به خداوند متعال عبادتی بزرگ و آگاهانه است.

حضرت رضا علیه السلام در جایی فرموده اند: «اول عبادة الله معرفته و اصل معرفة الله توحیده؛ [4] .

نخستین گام در عبادت حقیقی، شناخت خداوند است و اساس شناخت خدا، به یگانگی خواندن او است».

بر هر نمازگزاری لازم است كه پیش از هر چیز، بنیان های معرفتی و شناختی خود را محكم و استوار سازد و با بینش و آگاهی فراوان،



[ صفحه 23]



در وادی عبادت و طاعت گام نهد.

ابوعلی دقاق گفته است: «به صفای عبادت نتوان رسید الا به چهار چیز: اول معرفت خدای، دوم معرفت نفس، سوم معرفت موت، چهارم معرفت ما بعد الموت». [5] .

خداوند خود فرموده است: «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ جن و انس را نیافریدیم مگر برای آن كه مرا پرستش كنند».

عزیزی درباره ی این آیه می گوید: «در نزد خدا آمده ایم و بازگشت ما نیز به سوی او است، اما برای چه آمده ایم؟ برای عبادت و خداشناسی؛ ولی چرا خداوند «لیعبدون» گفت «و لیعرفون» نفرمود؟ برای این كه بفهماند كه طریق خداشناسی منحصر است به بندگی و عبادت؛ زیرا كه آدمی به هر كس كه نزدیك تر شد، شناسایی اش از او بیشتر می شود و شناسایی هر كس نسبت به خداوند به اندازه ی قرب او به خدا است و این است كه در همه ی عبادات نیت و قربت شرط است». [6] .

پس می توان گفت كه شناخت خدا و عبادت او لازم و ملزوم یكدیگر است؛ شناخت بدون عبادت، شناخت نیست و عبادت بدون شناخت، عبادت نیست و بیان حدیث پیشین توسط حضرت رضا علیه السلام - علاوه بر این كه رساننده ی مفاهیم زیادی است - این را نیز



[ صفحه 24]



می رساند كه رتبه ی نماز، متأخر از معرفت و شناخت است و زمانی كه انسان شناخت دقیق و صحیحی نسبت به آفریدگار جهان پیدا كرد، نماز مقبول و عارفانه ای به جای خواهد آورد. در این صورت نماز او، نه «عبادة التجار» خواهد بود و نه: «عبادة العبید»؛ بلكه نمازش، «عبادة الاحرار» خواهد گردید كه: «الهی ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعا فی جنتك، بل وجدتك مستحقا للعبادة، فعبدتك؛ [7] .

پروردگارا! من تو را از ترس جهنم یا به طمع بهشت عبادت نمی كنم؛ بلكه تو را مستحق و سزاوار پرستش یافتم».



چشمه ی حق الیقین باشد نماز

اعتلای مؤمنین باشد نماز



آتش عشق است در جان ها نماز

ضامن اجرای پیمان ها نماز



در تأیید فرمایش حضرت رضا علیه السلام درباره ی نماز، روایت زیبایی از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است. معاویة بن وهب از امام صادق علیه السلام سؤال كرد: بهترین عملی كه بندگان را به خدا نزدیك می كند و خدا آن را دوست می دارد، چیست؟ آن حضرت فرمود: «ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلاة، الا تری ان العبد الصالح عیسی بن مریم علیه السلام قال: «و اوصانی بالصلاة و الزكاة ما دمت حیا» [8] .

؛ بعذ از معرفت خدا، چیزی را بهتر از نماز سراغ ندارم، آیا ندیدی كه بنده ی صالح خدا، عیسی بن مریم علیه السلام گفت: خدا، مرا زنده هستم به نماز و



[ صفحه 25]



زكات سفارش كرده است».


[1] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 175.

[2] وسائل الشيعه،ج 3، ص 19؛ المحجة البيضاء، ج 1، ص 339.

[3] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 176.

[4] عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 12.

[5] شرح بر مقامات اربعين، ص 88) تذكرة الاولياء، ص 657.

[6] نشان از بي نشان ها، ص 320.

[7] از حضرت علي عليه السلام، (بحارالانوار، ج 70، ص 186.

[8] فروغ كافي، ج 3، ص 264.